نه پای رفتن نه تاب ماندن

چگونه گویم؟درخت خشکم!

عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم.

در این جهنّم

گل بهشتی

چگونه روید؟چگونه بوید؟

من ای بهاران، ز ابر نیسان، چه بهره گیرم؟

که خود خزانم...

 

به همین شعر بسنده میکنم.

داریوش این رو در فراغ وطن خونده، و من، اگرچه بی ربط، در آزردگی و دلزدگی از این "وطن" و هر آنچه که درونشه، میگم.

نمیدونم تا کی باید تحمل کرد، سوخت و ساخت...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
م شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:02 http://123

...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد