دل نازک شده ام.

پنج شنبه شب که هنوز شرجی ها شروع نشده بود رفته بودیم پیاده روی. تو مسیر یه پسرهٔ نون خشکی رو دیدیم که یه کارگر شهرداری(که برای جمع کردن زباله ها اومده بودن) یکهو چنان دادو بیدادی راه انداخت باهاش که آدم میترسید. حتی نزدیک بود کتکش بزنه. کارگره می گفت شماها میایین نایلون آشغالا رو پاره میکنید واسه برداشتن ظرفای یک بار مصرف و پلاستیکی و... پسره هم می گفت من اینا رو پاره نکردم، گربه پاره کرده. طفلک شروع کرده بود به گریه کردن.دلم براش کباب شد.با یقهٔ پیرهن کهنه اش اشکاشو پاک میکردو با دستای کوچولوش آشغالایی رو که ریخته بودن جمع میکرد. دیگه طاقت نیاوردم،دلم خواست ازش حمایت کنم حتی اگه فرقی به حال و روزش نمیکرد.رفتم به کارگره گفتم چیکارش داری بچه رو، اینم از بدبختیشه که همچین کاری میکنه،حالا خوبه اشکش رو در آوردی؟اونم بیچاره با لهجهٔ عربی می گفت خانم ما مأمور نظافتیم، شما خوشت میآد جلوی خونه ات پر از زباله باشه؟...

گریه ام گرفت.

دل نازک شدم؟ یا لوس؟ یا دیگه مث قبل محکم و پر طاقت نیستم؟ یا ربطی به اینا نداره؟...

 

راستی دروغ گفتم! هستی هنوز... خودم که می دونم.

حالا من دختر خل و چلی باشم که با خودش حرف میزنه، یا نباشم،

یا اینکه اصلاً اون حرف زدنه مهم باشه نه آدم مخاطب،

اما هستی هنوز.

مطمئنم که منم حالا حالا ها هستم برات، همونطور که اردیبهشت پارسال بودم. همونطور که بهمن سال قبلش.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:30 http://...

تقدیم به مرجان عزیز:
ابراهیم حامدی متخلص به "ابی" در 29 خرداد سال 1328 در میدان فوزیه تهران دیده به جهان گشود.
او در اوان نوجوانی به استعدادهای خویش در خواندن پی برد و شروع به خواندن در یک گروه دوستانه به نام sun boys کرد و خواندن در باشگاهها و کاخ های جوانان را آغاز کرد و پس از چند سال ، در آغاز جوانی اولین ترانه ی مستقل خود را اجرا کرد . این اثر ترانه ای بود با نام "عطش" از ساخته های " استاد حسین واثقی "برای فیلمی با همین عنوان. "ابی" این ترانه را با چنان قدرت و زیبایی اجرا کرد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
ابی به این ترتیب پا به عرصه ی ترانه گذاشت و آغازگر سبکی تازه در ترانه نوین ایران شد. او با اتکا بر صدای توانمند و بی نظیرش پا به عرصه پر فراز و نشیب ترانه گذاشت. او از همان روزهای اول و آثار نخستینش نشان داد که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و می تواند تأثیر به سزایی در شکلگیری ترانه نوین ایران که آن روزها چند سالی بیشتر از عمرش نمی گذشت داشته باشد.
دومین ترانه او ترانه ای بود اعتراضی به نام "چرا" ، با شعر "مسعود هوشمند" و آهنگ "استاد حسین واثقی " که به سبک و شیوه ای بسیار زیبا توسط او خوانده شد. اما سومین آهنگی که "ابی" اجرا کرد و به گفته خودش باعث معروفیت او شد ترانه ای به نام "شب" بود با "شعر "اردلان سرفراز" و آهنگ "منصور ایران نژاد " که در شوی "میخک نقره ای" زنده یاد "فریدون فرخزاد" به گوش مردم رسید. این ترانه به خاطر شعر و موسیقی قوی و همچنین اجرای عالی خواننده بسیار مورد توجه قرار گرفت و همگان را به تحسین واداشت.
ابی در همین دوران با شهبال و شهرام شبپره آشنا شد و با ایشان شروع به همکاری در گروهی کرد که در آن روزگار یکی از بهترین گروههای موسیقی در ایران بود. بله او مدتی با گروه Black cats همکاری کرد و شبهای بسیاری را در کاباره ی "کوچینی" به روی صحنه رفت و تجربه کسب کرد . اما پس از مدتی فعالیت خود را با این گروه قطع کرد و کارش را به صورت مستقل و به تنهایی ادامه داد .
واین آغاز کار هنرمندی بود که فریادش تبدیل به صدای در گلو خفه شده مردم ایران شد.

"ابی" کارش را با همین سبک و سیاق ادامه داد ودر طول سالهای پیش از انقلاب ده ها ترانه اجرا کرد. که این ترانه ها در سالهای بعد از انقلاب در قالب چهار آلبوم منتشر شد . این آلبومها به ترتیب "تپش" ، "نازی ناز کن" ،"شب زده" و"کوه یخ" نام داشت. او در این چهار آلبوم آثاری جاویدان از بهترین ترانه سرایان و آهنگسازان ایران را اجرا کرد .
ابی همچنان در آن سالها بر روی تعداد زیادی از فیلمها ترانه خواند و سکانسهایی ماندگار از تلفیق هنر کارگردانان ، بازیگران و صدای "ابی" ساخته شد.
از جمله فیلمهایی که "ابی" برای آنها ترانه خواند می توان به فیلمهای : عطش ، هیاهو ، تپش ، کندو ، ذبیح ، قاصدک ، بت شکن ، گل های کاغذی ، شب زخمی ، خاکستری ، باغ بلور ، تهمت ، بر فراز آسمانها و بوی گندم اشاره نمود. همچنین او در زمینه بازیگری هم یک بار خود را آزمود و در فیلم "بوی گندم" ایفای نقش کرد .
"ابی" دو سال پیش از انقلاب برای اجرای یک سری کنسرت در آمریکا از ایران خارج و به دلیل شکل گرفتن انقلاب در ایران در آمریکا ماندگار شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد