خوش اومدی!

 

خوش اومدی عزیز دل.

چه بی خبر... میگفتی به قول ابی که جفتمون دوستش میداریم، بگم ماه، مهتابش رو قربونی کنه پیش پات،

که تو خودت میتونی شبو زندونی کنی...خوب میتونی... همونجور که تا الان تونستی. که این روزا با تو دنیای من همش روزه، همه جا روشنه، همه چیز خوبه،

دیگه تاریکی ها هی داد نمیزنن بگن ما هستیم! دیگه سایه ها اونقدر گرفتارم نمیکنن که گیج و درمونده بشم.

دیگه اونقدر غرق غروب نمیشم که سحر رو یادم بره.

دیگه تو هستی. دیگه تو رو دارم...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد